نوشته شده توسط : aria

 سلام آریا هستم.

وقتی داشتم درس میخوندم چشمم به کلمه اقتصاد خرد آخه داشتم اجتماعی رو خیلی سریع میخوندم یه جوری که بتونم 10 رو بگیرم. همین که کلمه اقتصاد رو دیدم یاد همون کتاب هنر رزم افتادم. این که توش چی نوشته بود نه،  این که میتونستم به اقتصاد ربطش بدم. همین بود دیگه منم که نمیدونستم چجوری این کارو میشه کرد رفتم جای دوستم و بهم گفتش که پاشو برو درباره دیجیتال مارکتینگ یاد بگیر خودت می فهمی. با خودم گفتم که خب باشه اگ برم دیجیتال مارکتینگ یاد بگیرم میفهمم این چجوری میشه، پس اگرم اقتصاد بلد بودم میتونستم دیجیتال مارکتینگ رو یاد بگیرم دیگه. مثل این رابطه های دوسویه. برای همین رفتم دانشکده اقتصاد دانشگاه که ببینم دانشجو های اونجا چیزی درباره دیجیتال مارکتینگ بلدن یا نه؟

از یکی دوتا از دوستام که اونجا بودن پرسیدم، داشتن مثل آدم فضایی هایی که تازه آدم دیدن نگام میکردن. خودم موضوع رو گرفتم که تاحالا اسمشم نشنیدن و خدافظی کردم ازشون و خودم رفتم. گفتم که لابد این دوستای من چون مثل خودمن هیچی بلد نیستن و در حالت عادی دیگه حداقل باید بدونن چیه حتی اگرم به شکل کلی بلد نباشنش. از یکی دو تا از این دانشجوهایی که به قیافشون میومد درس خونن پرسیدم که ببینم میدونن یا نه. جالب بود چون اونا هم واکشی مثل دوستای خودم داشتن. عجب!!! مثله اینکه دانشجو های اقتصاد نمیدونن چیه دیجیتال مارکتینگ



:: برچسب‌ها: دیجیتال مارکتین , آژانس دیجیتال مارکتینگ , مارکتینگ , اقتصاد , رشته اقتصاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 7
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : aria

سلام آریا هستم.

همون طور که قبلا با هم حساب و کتاب کردیم. دیدم که اگر بخوام خودم پاشم برم درباره دیجیتال مارکتینگ تحقیق کنم کارم در بهترین حالت ممکن میتونه از ساعت 8 شب با کلی خستگی شروع بشه.

تا قبل اونم که دانشگاه بودمو نمیتونستم همون موقع درباره دیجیتال مارکتینگ چیزی در بیارم خب همون طور که قبلا گفته بودم امتحان دارم از این سنگیناش.

یکم که فکر کردم دیدم که الان اگر بجای این که بشینم فکر کنم پاشم برم درس بخونم جلو ترم. بعدش که رسیدم خونه میشینم یه حرکتی میزم دیگه. اینجوری شدش که رفتم درس بخونم. درس  میخوندم که یک دفعه به کلمه اقتصاد بر خوردم. درسم هیچ ربطی به رشته اقتصاد نداره ها فقط شانسی یه مبحثسی توش بود که دیدم نوشته اقتصاد. درسمم اجتماعی بود. از این واحدایی بود که فقط باید پاسش کنی و یکی دونه واحد پاش شده برای خودت نگر داریه. یه جوری میخوندم که حداقل دیگه 10 بشم. دیدم نوشته که اقتصاد یه کشوری توی زمان های قدیم کلا بر اساس برده فروشی بوده.

کشورشو نخوندم اخه توی خط اول ننوشته بودش. احتمالا توی اونجاهای بوده که من نخونده بودم. هرچی بود خیلی یه جوری بود. 



:: برچسب‌ها: دیجیتال مارکتین , آژانس دیجیتال مارکتینگ , مارکتینگ , اقتصاد , رشته اقتصاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : aria

سلام ارسلان هستم.

آقا این بنده خدا که امروز زد به شکل کاملا علمی و عملی و نمیدونم تروریستی و اینا منو پیچوند. خدا واسه کسی نیاره این شرایط رو. به شکل کاملا اصولی ای هم این حرکتو زد و هم گرخیدم همم خوشم اومد. خلاصه من که اون روز تا شب تقریبا دانشگاه بودم و از اونجایی که چند تا امتحانم همون روز داشتم و نتونستم هیچی دیروز بخونم باید مابین کلاسارو درس میخوندم که حداقل امتحانا رو پاس بشم که نیوفتم اخه چند تا بودن. پس اون روز تقریبا تا شب نمیتونستم برم توی نت درباره دیجیتال مارکتینگ تحقیق کنم. میمونه بعد از دانشگاه که برم درباره دیجیتال مارکتینگ تحقیق کنم. خب تا 7 که دانشگام. نیم ساعتم تو راحم نیم ساعتم غذا و بقیه چیز ها میشه که. میتونم از هشت شب به بعد رو یه حرکتایی بزنم روش.

اینا اصلا مشکلی نیستا آخه میتونم تا آخر شب برم دنبالش. مشکلش اینجا بود که نمدونستم برم دنبال چی بگردم. خودش؟ معنیش؟ تاریخ چش؟ چی رو نمیدونم. یکم دربارش فکر که کردم دیدم که اگر درباره همش تحقیق نم خیلی بهتر از اینه که الان وقتمو بزارک درباره اینجور چیزا فکر کنم. بعدش رفتم خیلی شیک به درس خوندنم رسیدم.



:: برچسب‌ها: دیجیتال مارکتین , آژانس دیجیتال مارکتینگ , مارکتینگ , اقتصاد , رشته اقتصاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : aria

سلام آریا هستم.

وقتی اولاشو خونده بودم درست و حسابی نفهمیدم که این اصلا چی میگه. این که چی میگه رو که فهمیدما، این که چه ربطی به دیجیتال مارکتینگ و اقتصاد داره رو اصلا نفهمیدم. چرا اصلا. برای چی. الان من برم چجوری و با کی و به چه دلیلی و با چه شرایطی با یک بنده خدایی معامله کنم آخه چه ربطی میتونه با این داشته باشه که اگر سپاه به دشت های نمکی رسید چجوری باید برخورد کنه. خلاصه برای اینکه هیچی فهمیدم کلا پوکر فیس شده بودم. فرداش که رفتم دانشگاه، رفتم جای همون دوستم تا بهش کتاب رو پس بدم با هم بشینیم درباره کتاب حرف بزنیم. کتاب رو که بهش دادم ازم درباره کتاب پرسید که چطور بوده و خوب بوده؟

بهش گفتم که نه که بد باشه ها جالب بود، فقط اینجاش به مشکل خوردم که نتونستم چیزی از این کتاب رو به اقتصاد پیوند بزنم. رفیقم بهم گفتش که اصلا میدونی مارکتینگ چی هست؟ گفتم که نه. گفتش که خب خسته نباشی واقعا. مارکتینگ چیزیه که داخل بیزینس شما استراتژی رو وارد میکنه. و اگر یکم پاشی بری دربارش بخونی، خیلی راحت میتونی خیلی راحت مفاهیم این کتاب رو شبیه سازی کنی.  



:: برچسب‌ها: دیجیتال مارکتین , آژانس دیجیتال مارکتینگ , مارکتینگ , اقتصاد , رشته اقتصاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 17
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : aria

سلام آریا هستم.

اره دیگه خیلی جذب کتابه شده بودم که برم ببینم چی توش نوشته که الان دارن ازش به عنوان دیجیتال مارکتینگ و مارکتینگ استفاده میکنن. اصلا مارکتینگ چی هست؟ خیلی برام سوال بود که این آقای سون جو توی دو هزار سیصد سال پیش چجوری این کتاب رو نوشته که الان با وجود تغییرات خیلی بزرگ زندی مردم، فقط با یک تغییر کاربری داره در سطح جهانی و خوانده می شه. شروع کردم که خواندن کتاب که ببینم چی نوشته توش. از اول شروع کردم به خوندن. از همون اولش که مترجم و ناشر و اینا میان درباره کتاب چیزی مینویسن. و از روی مطالبی که نوشته بودن میشد گفتش که واقعا کتاب خیلی عجیبیه. بعد همه این ها یک داستان تقریبا کوتاه از سو جو و روش فرماندهی اون آورده بودش. این کتاب سیزده فصل بود که توی هر فصلش به یک نکته حیاتی درباره  جنگ و نیروهای نظامی اشاره داشت. مثلا اینکه یک فرمانده توی یک نوع سرزمین خاص چطوری باید برخورد کنه. من که خب به شخصه نفهمیدم اینا به چه دردی میخوره. گفتم بزار ببینم ادامش چی نوشته شاید فهمیدم. 



:: برچسب‌ها: دیجیتال مارکتین , آژانس دیجیتال مارکتینگ , مارکتینگ , اقتصاد , رشته اقتصاد , ,
:: بازدید از این مطلب : 13
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : aria

سلام آریا هستم.

امروز که دوستم داشت درباره این کتاب به اسم هنر رزم برام توضیح میداد یک مقداری جذب شدم که برم ادامه بدم ببینم چی نوشته این اقای سون جو توی دو هزار و سیصد سال پیش برای هم رزمای خودش. چون اولشو که همون جا خوندم نوشته بود که سون جو این کتاب و نوشته های داخل شو به هر سرباز و فرمانده و سردار پادشاهی توصیه کرده. خب برام جالبه دیگه...

اولش پشت کتاب رو که خوندم دیدم همون چیز هایی رو نوشته که دوستم داشت بهم میگفتش. همین چیزا که این کتاب رو کی نوشته و برای کیا هست و چه افرادی باید بخوننش. بعد همه اینا نوشته بودش که این کتاب در دوره زمانی حال حاضر به این شکل به درد ما نمیخوره. یعنی ما نمیتونیم از مفاهیم این کتاب به هدف نویسنده اون استفاد کنیم. خلاصه میشه گفتش که چون توی این زمان دیگه جنگ هایی به این شکل وجود نداره دیگه هم اینجور اطلاعات نظامی به درد ما نمیخورن. بعدش دنیای اقتصاد الان رو به میدون جنگ مدرن و امروزی تعریف کرد که کشور ها و نیرو های نظامی اون موقع به شرکت های اقتصادی و سربازان اون موقع هم به کارکنان این غول های اقتصادی تشبیه شده بودن.

نوشته بود که مفاهیم این کتاب درسته که در نبرد های امروزی کاربردی نداره، ولی توی میدون جنگ اقتصادی کاربرد های خودشو نشون میده. اینارو که خوندم یاد همون چیزی که دوستم گفت افتادم. گفته بودش که ما این مفاهیم رو به عنوان مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ داریم استفاده میکنیم. اینارو که دیدم دیه خیلی بیشتر از خود کتاب مشتاق شدم برم ببینم مارکتینگ چی هست اصلا؟



:: برچسب‌ها: کتاب , اقتصاد , غول اقتصادی , جنگ , دیجیتال مارکتینگ ,
:: بازدید از این مطلب : 20
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 مهر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : aria

سلام آریا هستم.

امروز توی دانشگاه بودم که دیدم یکی از دوستام که قبلا تقریبا کم حرف میزد الان داره صحبت میکنه و چند نفریم دورشن و دارن بهش گوش میدن. رفتم ببینم داره چی میگه که دارن بهش گوش میدن مگه داره چی میگه خیلی برام سوال بود. رفتم جاش و نشستم به گوش دادن. داشت درباره یک کتابی که قبلا خونده بوده حرف میزنه با یکی ولی یکی دو نفری دورش بودن. منو بگو فکر کردم چه خبرههههه!!

هیچی کلی راه اومدم گفتم حالا بزار ببینم داره چی میگه. داشت میگفتش که یه کتابی هست به اسم هنر رزم. این کتاب توی دو هزار و سیصد سال پیش نوشته شده و نویسندشم یه فرمانده نظامی اهل ولایت وو داخل چین قدیم بوده. سون جو توی این کتاب داره درباره انواع روش های جنگی صحبت میکنه. درباره آداب و روش های جنگ. قوانین فرمان دادن و رهبری. خلاصه هرچیزی که یک فرمانده نظامی در دو هزار سال پیش باید یاد میداشته و بلد می بوده. اینارو که گفتش همون جا دو تا سه نفر رفتن. گفتن که برو بابا الان که دیگه کلا به درد نمیخوره چون اون نمیتونسته چیزی نوشته باشه که الان که ما دو هزار سال بعد اونیم به دردمون بخوره. من موندم و خودش. خب من خوشم اومد و برای همین گفتم که خب بگو بقیش چی هست حالا. گفتش که این که اون اینو کی و برای کی نوشته اصلا مهم نیست. مهم اینه که این کتاب الان داره داخل علم اقتصاد به درد میخوره. یعنی ما الان داریم در قالب مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ این هنر رزم رو انجام میدیم. بهش گفتم که: من که نفهمیدم یعنی چی اینا که گفتی کتابشو بهم میدی که پاشم برم بخونم؟ خداروشکر قبول کرد اخه اصلا حال کتاب خریدن و نداشتم.



:: برچسب‌ها: کتاب , دیجیتال مارکتینگ , مارکتینگ , اقتصاد , هنر ,
:: بازدید از این مطلب : 13
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 مهر 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد